مسافر غریب
سه شنبه 92 خرداد 21 :: 1:49 عصر :: نویسنده : سحر ثابت
رد پاهایم را پاک می کنم
موضوع مطلب : گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات... گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی... گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود... گاهی دلگیری...شاید از خودت.
موضوع مطلب : چهارشنبه 92 خرداد 15 :: 2:19 عصر :: نویسنده : سحر ثابت
گاهی گمان نمیکنی ولی میشود ، گاهی نمی شود که نمی شود! گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست! گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود! گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست! گاهی تمام شهر گدای تو می شود موضوع مطلب : چهارشنبه 92 خرداد 15 :: 2:13 عصر :: نویسنده : سحر ثابت
دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد ، در عزایش گوسفندها سربریدند . . . روزگاریست که شیطان فریاد می زند آدم پیدا کنید! سجده خواهم کرد. . . . در دردها دوست را خبر نکردن ، خود نوعی عشق ورزیدن است! . . . ساعتها را بگذارید بخوابند! بیهوده زیستن را نیاز به شمردن نیست . . . مشکلات انسانهای بزرگ را متعالی می سازد و انسانهای کوچک را متلاشی موضوع مطلب : دوشنبه 92 خرداد 13 :: 2:49 عصر :: نویسنده : سحر ثابت
خدایا: موضوع مطلب : |
منوی اصلی آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه آمار وبلاگ بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 18118
|